مختصات رسانه اسلامی (1): مخاطب (1)اثرپذیری مخاطب از رسانه‌هامقدمه
امروزه اینترنت، ماهواره و تلویزیون، در همه خانه‌ها یافت می‌شود. برخی از این وسایل، بسته به پیام نهفته در آن‌ها، تأثیر مثبت و برخی نیز تأثیرات منفی بر شخصیت، ایمان، تربیت، اخلاق و آرامش افراد و جوامع دارند. البته رسانه‌ها از قدیم در زندگی بشر جریان داشته و در قالب کتاب، سخنرانی، پرده‌خوانی، تئاتر، شبیه‌خوانی و ... اثرهای عمیق، سطحی، کم و یا زیاد بر روی مخاطبین داشته‌اند.
امروزه در مقایسه وسایل ارتباطی سنتی با مدرن، اثرهای تخریبی وسایل ارتباط جمعی مدرن را نمی‌توان انکار کرد. اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان فراوانی با تکیه بر رسانه‌های مدرن، اثرهای تخریبی آنها را متذکر شده‌اند. نیل پستمن با کتاب‌ها متعددی از جمله تکنوپولی و زوال دوران کودکی، اثرات تخریبی آنها را مربوط به ذات تلویزیون دانسته و مک‌لوهان نیز با ذات‌انگاری، رسانه را همان پیام دانسته است. برخی نیز ماهیت استعماری آنها را گوشزد کرده و به‌اصطلاح، رسانه‌های مدرن را تحلیل گفتمان می‌کنند. عده دیگری از اندیشمندان ارتباط جمعی نیز با نگاه ابزارانگارانه به رسانه نگریسته و صرفا محتوا و پیام درون آن‌را مد نظر قرار داده و تخریبی یا سازنده بودن آن‌را متذکر می‌شوند. در نگاه به آیات و روایات فراوان، روشن می‌شود که نمی‌توان هیچ‌کدام از دیدگاه‌های فوق را انکار یا به‌طور کل قبول کرد؛ چراکه گفتمان و ماهیت رسانه از ایدئولوژی سازندگان آنها حکایت می‌کند و تقریبا امکان اینکه یک اختراع، یا تولید از تفکر سازنده آن نشأت نگیرد، محال به‌نظر می‌رسد. به‌طور مثال مردم چین اولین مردمانی هستند که باروت را کشف کردند، اما چون تفکر کشورگشایی و جنگجویانه نداشتند، کشف باروت به اختراع سلاح نینجامید؛ اما همین باروت در انگلستان به اسلحه تبدیل شد. گفتمان حاکم بر رسانه خواه ناخواه بر روی مخاطب اثر دارد؛ اما تأثیر این ایدئولوژی بر روی مخاطب، جبری نیست؛ یعنی ممکن است مخاطبان در مواجهه با رسانه‌های ساخت کشورهای استعمارگر، تأثیر معکوس بپذیرند و در مقابل، تفکرات استعماری آن‌را کشف کرده و به‌دنبال مقابله با آن قرار بگیرند.
در تبلیغات، سه حوزه معرفتی کاربرد دارد: 1. حوزه معرفتی محتوای پیام؛ 2. حوزه معرفتی ابزار و وسایل انتقال‌دهنده پیام؛ 3. حوزه گیرنده و مخاطب پیام. البته به‌طور کل حوزه‌های معرفتی دیگری نیز مؤثرند که از جمله: تولیدکنندگان پیام و پشتوانه‌های مالی رسانه را می‌توان نام برد که در این نوشتار تحت مباحث سه‌گانه مزبور بررسی خواهند شد. هرکدام از حوزه‌های فوق به نوبه خود از اهمیت بسیار بالایی برای اثرگذاری بر مخاطب برخوردارند. در چند شماره اول به‌جهت اهمیت فراوان، بحث مخاطب را واکاوی خواهیم کرد و پس از آن به حوزه معرفتی ابزار و وسایل انتقال دهنده پیام خواهیم پرداخت.
رسانه‌ها اثرات خواسته و ناخواسته‌ای بر شخصیت، هویت و فرهنگ مخاطبان ایجاد می‌کنند و در واقع شخصیت، هویت و فرهنگ آنان را می‌سازند. وقتی شخصیت، هویت و فرهنگ ایجاد شد، مخاطب، طبق فرهنگ و ایدئولوژی رسوخ کرده رسانه، اندیشیده و بر اساس آن عمل می‌نماید:
قُلْ کلٌّ یعْمَلُ عَلی‏ شاکلَتِهِ فَرَبُّکمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدی‏ سَبیلاً (اسرا/ 84): بگو: «هرکس طبق روش (شخصیت و خلق و خوی) خود عمل می‏کند و پروردگارتان کسانی را که راهشان نیکوتر است، بهتر می‏شناسد».
 اثرپذیری مخاطب از پیام‌های رسانه‌ای
اگر جمله مک لوهان «رسانه همان پیام است را بپذیریم»، باید بدانیم که این پیام بر مخاطبین خود اثر می‌گذارد؛ اما پیام‌ها روی مخاطبین اثر یکسانی ندارند؛ بلکه بسته به نوع شخصیت، درجه ایمان و کفر و نوع تربیت و فرهنگی که آدمی (به‌عنوان مخاطب) دارد، اثرهای متفاوتی ایجاد می‌کنند. قرآن می‌فرماید:
هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدی وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقینَ (آل عمران/ 138): این، بیانی است برای عموم مردم و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران!
این آیه، بیانات آیات قبل از خود را روشنگر برای عموم مردم و هدایت و موعظتی برای خصوص متقین دانسته است. این تقسیم، به اعتبار تأثیر است و می‌خواهد بفرماید هرچند بیان برای عموم است، ولی تنها در متقین اثر می‌گذارد و گرنه همان طور که در آیات دیگر آمده است، قرآن کریم روشنگر برای همه مردم است (طباطبایی، 1374، ج‌4: 31). بر همین اساس، توجّه به سنّت‌های الهی در جوامع بشری‌ و سرنوشت شوم تکذیب‌کنندگان، روشنگر مردم و هدایت‌گر و پندی برای تقواپیشگان است‌ (هاشمی رفسنجانی، بی‌تا، ج3: 64). به‌عبارت دیگر این تقسیم، به تناسب حال مردم است؛ یعنی این سخن نسبت به عموم مردم بیان بلیغ و راهنمایی به نظام طبیعت است؛ ولی به اهل تقوی که با احتیاط و حزم زندگی می‌کنند و روح پرهیز دارند، پند و موعظه است (قرشی، 1377، ج‌2: 192).
در منابع ارتباطات 5 عامل را موجب پذیرش پیام از سوی مخاطب می‌دانند؛ که عبارتند از:
1.    عزت نفس.
2.    کم‌هوشی.
3.    موافقت ضمنی با پیام از پیش.
4.    نیاز به تأیید اجتماعی.
5.    تسلیم‌پذیری و تمکین (دادگران، 1389: 150)
همچنان‌که روشن است، منظور از این پذیرش، پذیرش آگاهانه است؛ نه هر نوع پذیرشی. ولی راه‌کار قرآن برای هر نوع اثرپذیری است؛ خواه آگاهانه باشد، خواه، ناخودآگاه.
ابتدا عوامل اثرپذیری مخاطبان را از دیدگاه قرآن بررسی می‌کنیم و سپس به راه‌کارهای آن می‌پردازیم. مهم‌ترین عوامل اثرپذیری مخاطب از پیام از دیدگاه قرآن عبارتند از:
·     منافع مخاطب
اگر مخاطب احساس کند، پذیرش یک پیام، به نفع اوست به پذیرش آن مبادرت خواهد کرد. البته نفع بنا به تصور مخاطب، ممکن است دنیوی یا اخروی باشد. اگر آخرت را اصل در دریافت منافع بداند، گرایش به پیام‌هایی خواهد داشت که منافع اخروی را تأمین کنند:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکمْ عَلى‏ تِجارَةٍ تُنْجيکمْ مِنْ عَذابٍ أَليمٍ (صف / 10): اى کسانى که ايمان آورده‏ايد! آيا شما را به تجارتى راهنمايى کنم که شما را از عذاب دردناک رهايى مى‏بخشد؟!
و اگر دنیا را دار منافع خود بپندارد، به‌دنبال پیام‌هایی که منافع دنیوی او را تأمین کنند خواهد رفت:
لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذي بَنَوْا ريبَةً في‏ قُلُوبِهِمْ إِلاَّ أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَکيمٌ (توبه / 110): (امّا) اين بنايى را که آنها ساختند، همواره به‌صورت يک وسيله شک و ترديد، در دلهايشان باقى مى‏ماند مگر اينکه دلهايشان پاره پاره شود (و بميرند و گرنه، هرگز از دل آنها بيرون نمى‏رود) و خداوند دانا و حکيم است!
در واقع هیچ انسانی نیست که در اعمالش نفع خود را در نظر نداشته باشد؛ اما آنچه بین انسان‌ها متفاوت است مصداق نفع است. دین اسلام، با گسترش دادن افق معرفت آدمی، چشم بصیرت او را بر روی منافع حقیقی می‌گشاید (عصیانی، 1386: 24).
 
·     نیاز و تقاضای مخاطب
نیاز مخاطب، به محتوای پیام، یکی از عوامل جذابیت پیام است. اگر مخاطب یا مخاطبان به محتوای پیام احتیاج داشته باشند، توجهشان نسبت به پیام بیش‌تر شده و به احتمال زیاد، مقاومتی در برابر پذیرش آن از خود نشان نخواهند داد. به‌طور مثال وقتی حضرت یوسف(ع) در زندان احساس می‌کند به تعبیر خواب او نیاز دارند، فرصت را غنیمت شمرده و تبلیغ خود را آغاز می‏کند (قرائتی، 1383، ج6: 81):
قالَ لا يَأْتيکما طَعامٌ تُرْزَقانِهِ إِلاَّ نَبَّأْتُکما بِتَأْويلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَکما ذلِکما مِمَّا عَلَّمَني‏ رَبِّي إِنِّي تَرَکتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ (یوسف / 37): (يوسف) گفت: «پيش از آنکه جيره غذايى شما فرارسد، شما را از تعبير خوابتان آگاه خواهم ساخت. اين، از دانشى است که پروردگارم به من آموخته است. من آيين قومى را که به خدا ايمان ندارند و به سراى ديگر کافرند، ترک گفتم (و شايسته چنين موهبتى شدم)!.
تقاضا غالبا بعد از نیاز رخ می‌دهد. وقتی مخاطب احساس نیاز کند، به‌دنبال پیام مورد نیاز خواهد بود. اگر خود گیرنده و مخاطب، پیامی را از فرستنده‌ای تقاضا کند و یا فارغ از فرستنده، به‌دنبال پیامی باشد و فرستنده‌ای مبادرت به ارسال آن پیام نماید، اثر عمیق‌تر و محکم‌تری بر متقاضی شاهد خواهیم بود.
 
·     شخصیت مخاطب
شخصیت، تربیت و نوع فرهنگی که مخاطب در آن عرصه رشد یافته است در پذیرش یا عدم پذیرش پیام مؤثرند؛ که قرآن از آن تعبیر به شاکله می‌کند:
قُلْ کلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاکلَتِه (اسرا / 84): بگو: «هرکس طبق روش (و خلق و خوى) خود عمل مى‏کند».
 انسانها وقتی که به دنیا می‏آیند هیچ چیز جز طبیعت صحیح و سالم در آنها نیست و بحکم فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (شمس: 8) زمینه خیر و شرّ در وجودشان موجود است، آن گاه در اثر عوامل خارجی طبیعت‌های ثانوی و ملکه‏های خیر و شر در آنها به‌وجود می‏آید، اعمال خوب و بد انسانها ناشی از آن طبیعت ثانوی است که همان شاکله و سجیّه است (قرشی، 1377، ج6: 132). «شاکله»، به‌معنای ساختار و بافت روحی انسان است که در اثر وراثت و تربیت و فرهنگ اجتماعی برای انسان پیدا می‏شود (قرائتی، 1383، ج7: 112). بنابراین منظور از شاکله، شخصیت و بافت شخصیتی افراد است؛ که بر پذیرش یا عدم پذیرش پیام از سوی مخاطب مؤثر است.
 
·     اختیار مخاطب در پذیرش یا عدم پذیرش پیام
اختیار، میوه شیرینی است که هرکسی را راغب می‌کند تا پیرامون پیام دریافت‌شده تصمیم بگیرد و آن‌را انتخاب یا رد کند. اگر مخاطب مختار، عمدا و با توجه به نوع شخصیت و تربیت سوء خود آن‌را طرد نکند، به‌یقین جذابیت پیام‌های اختیاری، آن‌را در نزد او پذیرنده‌تر خواهد کرد. خداوند بشر را مختار آفریده و کسی را مجبور به ایمان یا عدم آن نکرده و نمی‌کند:
لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ (بقره: 256): در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است.
در مقابل، اگر کسی یا رسانه‌ای، مخاطبی را مجبور به پذیرش پیامی کند، با شکست مواجه خواهد شد و سعی بی‌نتیجه‌ای را تجربه خواهد کرد؛ چراکه اجبار در پذیرش پیام، مخاطب را به مقاومت وامی‌دارد.
 
·     سطح فهم مخاطب
سطح فهم و ظرفیت گیرنده در اخذ و ادراک پیام، تأثیر به‌سزایی دارد. اگر پیام بالاتر از ظرفیت مخاطب باشد، مخاطب در ادراک و دریافت پیام دچار مشکل می‌شود. در واقع چیزی که دور از ذهن مخاطب است، باورش برای او مشکل خواهد بود و مخاطب را از اصل قضیه دور کرده و موجب موهون شدن محتوای پیام خواهد شد و مخاطب آن‌را نخواهد پذیرفت (امام خامنه‌ای، 1389: 396).
از سوی دیگر اگر پیام به‌طور فاحش پایین‌تر از ظرفیت مخاطب باشد، پیام جذابیت خود را از دست می‌دهد. «شاید سرّ اینکه می‌فرماید: نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلی‌ قَلْبِک: روح‌الامین آن‌را نازل کرده است؛ بر قلب (پاک) تو (شعرا / 193)، همین باشد که تعبیر به قلبک فرموده و الا جبرئیل به‌صور مختلف بر حضرتش نازل می‌شد و حضرت مشاهده می‌کرد و طایفه جن هم ممکن است به‌صور مختلفه خود را نشان دهند» (طیب، 1378، ج‌13: 222).
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ (ابراهیم / 4): ما هيچ پيامبرى را، جز به زبان قومش، نفرستاديم تا (حقايق را) براى آنها آشكار سازد.
 گرایش‌ها و انگیزه‌های مخاطب
گرایش‌ها و انگیزه‌های انسان در دریافت و درک پیام مؤثرند. اگر انسان نسبت به کفر و شرک گرایش و برای قبول پیام‌های غیر حق انگیزه داشته باشد، این گرایش و انگیزش، مانع درک و دریافت پیام حق خواهد شد:
إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ (بقره / 6): كسانى كه كافر شدند، براى آنان تفاوت نمى‏كند كه آنان را (از عذاب الهى) بترسانى يا نترسانى ايمان نخواهند آورد.
اما اگر برعکس، گرایش و انگیزش انسان نسبت به پیام حق باشد، پذیرش، دریافت و درک پیام حق بر او سهل و پذیرش پیام غیر حق بر او دشوار خواهد بود.
امروزه شناسایی گرایش‌ها و انگیزه‌های مخاطبان و ارائه پیام بر اساس آن گرایش‌ها و انگیزه‌ها، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای همه رسانه‌ها در جامعه دینی است. ممکن است گرایش‌ها و انگیزه‌های مخاطبان در مواجهه با آموزه‌های اسلامی در تضاد باشند؛ که در این صورت باید با برنامه‌ریزی درست و اصولی، سعی در تغییر آنها و ایجاد گرایش‌ها و انگیزه‌های مطابق آموزه‌های اسلامی در مخاطبین نمود و در صورت ضعیف بودن انگیزه‌ها و گرایش‌های مطابق آموزه‌های اسلامی، باید به‌دنبال تقویت آن‌ها برآمد. البته ناگفته پیداست که گرایش‌ها و انگیزه‌هایی که در تضاد با آموزه‌های اسلامی نیستند و یا دین اسلام آن‌ها را تأیید کرده، نیازی به تغییر یا تضعیف ندارند. در همه مسائل فوق، نیاز به کار کارشناسی دقیق از سوی اسلام‌شناسان و علمای اسلامی قوی احساس می‌شود که باید هر رسانه‌ای در کنار کارهای روزمره خود کارهای کارشناسی دقیق کارشناسان را مطالعه و پیام‌های خود را بر اساس آنها تنظیم کند.
 
·     شرایط روحی و روانی مخاطب
شرایط روحی و روانی مخاطب در جذابیت یا عدم جذابیت پیام نقش قابل توجهی دارد. به‌طور مثال حالت روانی مانند ترس، برخی از حواس انسان را، از سیستم عادی خارج و حرکت آن‌را غیر متعادل می‏سازد (هاشمی رفسنجانی، بی‌تا، ج14: 352) و پذیرش یا عدم پذیرش پیامی خاص را منجر می‌شود:
فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذي يُغْشى‏ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ (احزاب / 19): و هنگامى كه (لحظات) ترس (و بحرانى) پيش آيد، مى‏بينى آن‌چنان به تو نگاه مى‏كنند و چشمهايشان در حدقه مى‏چرخد، كه گويى مى‏خواهند قالب تهى كنند! امّا وقتى حالت خوف و ترس فرو نشست، زبان‌هاى تند و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانيت بر شما مى‏گشايند (و سهم خود را از غنايم مطالبه مى‏كنند!).
برخی اوقات باید برنامه‌هایی برای تغییر روحیه انجام داد و سپس پیام متناسب را ارائه داد. سخنان حکیمانه، طنزهای فاخر، کلمات قصار بزرگان، به انسان مسرت می‌بخشند و روحیه او را تقویت می‌کنند؛ اما موسیقی‌های شاد، طنزهای سخیف و لودگی‌ها، با ایجاد شادی کاذب و زودگذر، به‌سرعت به غمی بزرگ‌تر تبدیل می‌شوند که اولا خلاف اهداف و ویژگی‌های پیام از دیدگاه قرآن است، ثانیا؛ به ایجاد روحیه در مخاطب نیز منجر نمی‌شوند.
 
·     حس خیرخواهی مخاطب
انسان‌های معتدل خالی از حس خیرخواهی نیستند و در درون خود کششی را نسبت به نیکی کردن به دیگران مشاهده می‌نمایند. این حس اگر تحریک شود، جذابیت‌بخش پیام‌هایی خواهد بود که موضوع خیرخواهی‌اند. قرآن به‌وفور از این شیوه استفاه می‌کند: ان الله یحب المحسنین (بقره: 195)، ذلک جزاءالمحسنین (مائده: 85)، کذلک نجزی المحسنین (انعام: 84)، ان الله لایضیع اجر المحسنین (توبه: 120)، و بشر المحسنین (حج: 37) و ان الله لمع المحسنین (عنکبوت: 69).
این تجربه امروزه در روزهایی که به‌نام جشن نیکوکاری، جشن عاطفه‌ها و ... از طریق رسانه‌های مختلف انجام می‌شود، موفقیت خوبی کسب کرده است؛ که البته با نواقصی همراه است. رسانه‌ها با استفاده از این تجربه می‌توانند فرهنگ‌سازی‌های صحیح و اسلامی خود را در جامعه نسبت به اشتغال، مصرف، رعایت اخلاق اسلامی، صله ارحام و امثالهم، البته بدون حواشی مضر انجام دهند. البته تقویت و استفاده از حس خیرخواهی نباید منحصر در ایام خاصی شود؛ چراکه اگر در این زمینه زیاده‌وری شود، مردم عادت می‌کنند که اولا همه کارهای خیرشان با ریا انجام شود، ثانیا در جاهایی‌که معمولا رسانه‌ها ورود پیدا نمی‌کنند و یا دسترسی به حادثه‌ای برای رسانه‌ها حاصل نمی‌شود، مردم عادتا سراغ کمک به آن موارد نمی‌روند؛ چراکه زیاده‌وری در تبلیغات در ایام خاص و تعطیلی در بقیه روزهایی که مناسبتی مثل جشن نیکوکاری ندارد، مردم را به حرکتی عادت می‌دهد که باید با رسانه همراه باشد (رسانه‌ای شود)؛ درصورتی‌که همه انسان‌ها کسانی را می‌شناسند که نیاز مالی فراوان دارند اما قابلیت رسانه‌ای شدن به‌صورت مصداقی ندارند. رسانه‌های اسلامی باید سعی کنند، حس خیرخواهی اطرافیان، نزدیکان و همسایگان را نسبت به حال‌جویی‌های مستمر از هم‌دیگر تحریک کنند تا این امر به‌صورت یک فرهنگ نهادینه شده دربیاید.
 تقلید
«تقلید» رفتاری است عمدی که مطابق الگوی معینی تکرار می‌شود. رفتاری را تقلید می‌کنیم که:
-      اثربخشی آن در گذشته تأیید شده و موفقیت دیگران را تضمین کرده باشد.
-      مقلَّد (تقلیدشونده) دارای منزلت اجتماعی باشد و بخواهیم با او همانندسازی کنیم (صادقی، 1384: 107).
-      تقلیدشونده از دیدگاه تقلیدکننده علم و تخصص لازم را درباره موضوع مورد تقلید داشته باشد.
تقلید هم آثار مثبت (تقلید مثبت) و هم آثار منفی (تقلید مخرب) دارد:
وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا (بقره / 170): و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى‏گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى‏نماييم.»
از آثار این پدیده شوم، می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
-      تمایل مردان به پوشیدن البسه زنانه و نیز تمایل زنان به پوشیدن لباس‌های مردانه؛
-      تمایل به از خودبیگانگی و تبعیت از الگوهای خارجی و غیر منطبق با فرهنگ خودی؛
-      انزوای بیش از حد یا برقراری روابط تا حد بی‌بند و باری مفرط (همان).
در مقابل، تقلید مثبت، عمل به یک رفتار و یا گرایش خاصی را به‌راحتی برای مخاطب امکان‌پذیر می‌سازد و مخاطب می‌تواند نمود عینی و ظاهری رفتار یا گرایش خود را به‌راحتی پیش‌بینی و نتایج حقیقی آن‌را قبل از عمل درک کند؛ برای همین، قرآن بر تقلید همه از پیامبران و صالحان گذشته و فعلی تأکید می‌نماید:
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ (ممتحنه / 6): (آرى) براى شما در زندگى آنها اسوه حسنه (و سرمشق نيكويى) بود، براى كسانى كه اميد به خدا و روز قيامت دارند.
برخی از تقلیدها به‌صورت ناخودآگاه اتفاق می‌افتد. ادبیات به‌کار رفته در یک نوشته یا فیلم، نوع پوشش، سبک زندگی، چینش وسایل منزل، سبک معماری، نوع مصرف، نوع اخلاق و مسائل فراوانی از این قبیل، به‌سرعت در جامعه منتشر می‌شود و عده بسیار زیادی از مردم خواسته یا ناخواسته آن‌ها را تقلید می‌کنند و به‌سرعت در جامعه به یک نوع هنجار و فرهنگ تبدیل می‌شود. بنابراین رسانه‌ها باید در همه امور دقت لازم را داشته باشند که مسائلی را در پیام‌های خود پیش بیاورند که مثبت بودن آن فرهنگ و هنجار، از طرف دین مبین اسلام تأیید شده باشد وگرنه مسئولیت خیلی از رفتارهای ناشایست جمعی و هنجارهای منفی جامعه به‌عهده رسانه‌ها خواهد بود.
 
·     عقاید قالبی
اگر مخاطب نسبت به موضوع، سنت و یا رسمی اجتماعی، عقایدی قالبی داشته باشد، پیام‌های موافق این عقاید، جذابیت بیش‌تری برای او خواهند داشت. «عقاید قالبی (یا کلیشه‌ای) (Stereotyping)، تصوراتی‌اند کلی و بی‌انعطاف که در ذهن انسان جای می‌گزینند و در قضاوت‌ها استفاده می‌شوند! از این تعریف عقاید قالبی چنین برمی‌آید که این پدیده‌ها از طرفی با فرد و از طرف دیگر، با اجتماع سروکار دارند. این عقاید، که از تصلب خاصی برخوردارند، متّکی بر دلایل عقلانی مشخصی نیستند و اغلب افراد از وجود این عقاید در خود بی‌اطلاع‌اند یا بدان توجهی ندارند» (حسینی پاکدهی، 1381: 61).
تصورات قالبی از طریق تجارب شخصی مستقیم مانند تعامل با اعضای گروه‌ها یا از طریق یادگیری اجتماعی و به‌وسیله والدین، معلمان، اعضای گروه خودی و رسانه‌ها شکل می‌گیرد. از طرفی فرهنگ یک جامعه، که در زبان، ادبیات، هنر، نمایش‌ها و فیلم‌ها تجلی می‌یابد، به استحکام هنجارهای گروهی تقویت‌کننده‌ی تصورات قالبی یاری می‌رساند (آذربایجانی و همکاران، 1387: 203).
عقیده به یک خصوصیت ویژه مربوط به شهروندان یک منطقه مثل «اهالی فلان شهر خسیس هستند»، از عقاید قالبی است. نوعا عقاید قالبی منفی هستند و مانع از دریافت حق می‌شوند:
إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى‏ أَبينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ (یوسف / 8): هنگامى كه (برادران) گفتند: «يوسف و برادرش [بنيامين‏] نزد پدر، از ما محبوبترند در حالى كه ما گروه نيرومندى هستيم! مسلّماً پدر ما، در گمراهى آشكارى است!.
 تنفّر و شیفتگی
تنفر از پدیده یا پیامی، جذابیت آن‌را از بین می‌برد و پیام مقابل را برای مخاطب جذاب می‌کند. شیفتگی هم برخلاف تنفّر می‌تواند پیام و پدیده‌ای را برای مخاطب جذاب کرده و پیام مقابل را غیر جذاب کند. این مسئله هم در مقابل پیام حق می‌تواند اتفاق بیفتد و هم در مقابل پیام باطل:
وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ في‏ وُجُوهِ الَّذينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا (حج / 72): و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مى‏شود، در چهره كافران آثار انكار مشاهده مى‏كنى، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كسانى كه آيات ما را بر آنها ميخوانند حمله كنند!.
یکی از نمودهای فرایند انتقال پیام در جامعه اسلامی از سوی رسانه‌ها، ایجاد تنفر نسبت به پیام باطل و شیفتگی نسبت به پیام حق در جامعه است. اگر در مقابل پیام باطل تنفر ایجاد شود، مقاومت مخاطب در مقابل آن بالا می‌رود و در اکثر موارد، پیام، قبل و یا بعد از ادراک، از سوی مخاطب رد می‌شود. فهرست منابعكتاب‌ها و مجلات
1.  آذربایجانی، مسعود و همکاران (1387) روانشاسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی. تهران و قم. پژوهشکده حوزه و دانشگاه و سمت. چاپ سوم.
2.  امام خامنه‌ای، سیدعلی (1389) حوزه و روحانیت در نگاه رهبری. قم. دبیرخانه شورای عالی حوزه‌های علمیه. چاپ اول.
3.  امین‌زاده، محمدرضا (1376) فرهنگ تعلیم و تربیت اسلامی. قم، در راه حق.
4.  حسینی پاكدهی، علی (1381) مبانی اقناع و تبلیغ. تهران. نشر آن و مركز برنامه‌ریزی و آموزش نیروی انسانی.
5.  دادگران، سید محمد (1389) مبانی ارتباط جمعی. تهران. فیروزه.چاپ پانزدهم.
6.  دهقان، احمد (زمستان1381) چهل مجلس هزار حدیث. قم، صبح پیروزی. چاپ دوم.
7.  سورین، ورنر و تانکارد، جیمز. (1384). نظریه‌های ارتباط جمعی. دکتر علیرضا دهقان. تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
8.  صادقی، عبدالمجید (1384) اصول مخاطب‌شناسی تبلیغی. قم. زمزم هدایت. چاپ دوم.
9. صادقی، هادی (1386) جهان مجازی تلویزیون. مجموعه مقالات همایش رسانه و سکولاریزم. قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا وسیما.
10.   طوسی، محسن (1386) تفسیر نمادهای دینی. قم. مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما.
11.   عصیانی، علیرضا (1386) تفسیر موضوعی تربیت دینی از منظر قرآن. قم. بوستان دانش. چاپ اول.
12.   قرآن كریم. ترجمه آیت‌الله مكارم شیرازی.
13.   قرائتی محسن (1386) قرآن و تبلیغ. تهران. مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن. چاپ ششم.
14.   کاستلز، مانوئل (1385) عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ (قدرت هویت). ترجمه حسن چاوشیان. تهران. طرح نو. ج2. چاپ پنجم.
15. لویمی، خالد (1385) مقایسه کاربرد فنون جنگ رسانه‌ای در دو شبکه ماهواره‌ای خبری "العالم "و"الحره"، (پایان نامه کارشناسی ارشد). سایت پایگاه اطلاع رسانی علوم ارتباطات ایران.
16.   محسنیان‌راد، مهدی (1384) انتخابات و تبليغات انتخاباتي در ايران. وبلاگ ژورنال تبلیغات به نقل از سایت وزارت کشور.
17.   محسنیان‌راد، مهدی (1389) ارتباط‌شناسی. تهران. سروش. چاپ نهم.
18.   مصباح یزدی، علامه محمدتقی. تهاجم فرهنگی. قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی.
19.   مولانا، سیدحمید (1384) ارتباطات جهانی در حال گذار. تهران. سروش. چاپ اول.
20.   نراقی، ملا احمد (1378) معراج السعاده. تهران، پیام آزادی.
21.   نوشته استوارت هوور. ترجمه علی عامری مهابادی، فتاح محمدی و اسماعیل اسفندیاری. قم. مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما. چاپ اول.
 نرم‌افزارها
1)   نرم‌افزار جامع‌التفاسیر نور شامل تفاسیر:
1.    جعفری، یعقوب (بی‌تا) تفسیر کوثر. بی‌جا. بی‌نا.
2.    راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412ق) المفردات فی غریب القرآن. دمشق-بیروت. دارالعلم و الدار الشامیة. چاپ اول.
3.    طباطبایی، محمدحسین (1374) تفسیر المیزان. ترجمه: محمدباقر مهری. قم. دفتر انتشارات اسلامی جامعه‏ی مدرسین حوزه علمیه قم. چاپ پنجم.
4.    طبرسی، فضل بن حسن (1360) مجمع البیان فی تفسیر القرآن. ترجمه: مترجمان. تحقیق: رضا ستوده. تهران. فراهانی. چاپ اول.
5.    طیب، سیدعبدالحسین (1378) اطیب‌البیان فی تفسیر القرآن. تهران. انتشارات اسلام. چاپ دوم.
6.    فضل‌الله، سیدمحمدحسین (1419ق) تفسیر من وحی القرآن. بیروت. دارالملاك للطباعة و النشر. چاپ دوم.
7.    قرائتی، محسن (1383) تفسیر نور. تهران. مركز فرهنگی درسهایی از قرآن. چاپ یازدهم.
8.    قرشی، سید علی اکبر (1377) تفسیر احسن الحدیث. تهران. بنیاد بعثت. چاپ سوم.
9.    مصطفوی، حسن (1360) التحقیق فی كلمات القرآن الكریم. تهران. بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
10.         مکارم شیرازی، ناصر (1374) تفسیر نمونه. تهران. دارالكتب الإسلامیة. چاپ اول.
 
2)   هاشمی رفسنجانی، اکبر (بی‌تا) تفسیر راهنما. نرم‌افزار تفسیر راهنما.
 
3)   مطهری، مرتضی (بی‌تا) مجموعه آثار شهید مطهری. نرم‌افزار مطهری. ج16.
 سایت

1-  کرباسیان، قاسم. سواد رسانه‌ای. سایت پژوهه. تاریخ مراجعه: 19/4/92. آدرس: http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=33145#_ftn1