سؤالهای راهبردی درباره حجاب
چند سؤال راهبردی پیرامون حجاب از بزرگان، مسئولین، مراجع و مردم
1. کشور مصر با بیش از سی سال حکومت لائیک و سکولار در دست مبارک بود که مسائل زیر در آن جریان داشت:
الف) خانواده مبارک همه بی حجاب بودند.
ب) حکومت کاری به حجاب نداشت.
ج) کاباره ها و عشرتکده ها در آن آزاد بودند
د) ماهواره ها در آن آزاد بودند
ه) دانشگاه الازهر به عنوان حوزه علمیه مصر، وابسته به دولت لائیک مبارک بود.
حال سؤال این است که چگونه بیش از 90 درصد خانم های مصر باحجاب کامل هستند؟
2. کشور عراق بیش از 30 سال در دست صدام جانی ضد دین بود و در آن اتفاقات زیر جریان داشت:
الف) اعضای خانواده صدام همگی بی حجاب بودند.
ب) تلویزیون های عراق همگی به سمت ترویج بی بند و باری بودند.
ج) کسی از حجاب دفاع نمی کرد.
د) حوزه علمیه نجف در ضعیف ترین شرایط حیاتی بود.
ه) ماهواره های غربی آزاد بودند. و ...
سؤال این است: چرا غیر از بغداد و قسمتهایی از کردستان عراق همه مردم عراق (اعم از شیعه و سنی) تقریبا با حجاب کامل هستند ؟
3. کشور ایران با بیش از سی سال حکومت اسلامی که نسبت به مسئله حجاب حساس بود، اتفاقات زیر در آن در حال رخ دادن است:
الف) حکومت حجاب را جزء ضروریات دین به شمار می آورد.
ب) با افراد بدحجاب برخورد صورت می گیرد (جرم است).
ج) حوزه علمیه در اوج قدرت است (قدرت معنوی).
د) امر به معروف و نهی از منکر در آن قانونی است.
ه) ماهواره ها در آن آزاد نیستند.
و) از کاباره و عشرتکده و ... در آن خبری نیست.
ز) تمام مسئولان رده بالای نظام دارای خانواده های با حجاب کامل هستند.
و ....
سؤال این است: چرا در ایران چالش انتظامی با مسئله حجاب تمامی ندارد و با وجود حکومت اسلامی تثبیت شده، بدحجابی (بیش از مصر و عراق) در حال گسترش است؟
به نظر من جواب یک کلمه است:
در ایران مسئله حجاب از مسئله دینی بودن به مسئله سیاسی تبدیل شده است.
هرکس بخواهد بر گروهی، حزبی، دولتی و ... اعتراض کند در قالب بدحجابی ابراز می کند.
در این مسئله همه مقصرند:
1- حوزه علمیه: حوزه علمیه بعد از سی سال نتوانسته ضرورت حجاب را به خوبی به مردم بیان کند و دینی بودن آن را به اثبات برساند.
2- دولتها؛ دولتها عموما دچار روزمرگی هستند و همیشه سعی می کنند در کوتاه ترین مدت کارآمدی خود را به اثبات برسانند. مسئله حجاب یک مسئله فرهنگی است؛ نمی توان در کوتاه مدت آن را نهادینه کرد. چاپ مجله، کتاب، برگزاری همایش و ... اگر هم تأثیرگذار باشند در دراز مدت اثر می گذارند.
3- نیروی انتظامی؛ نیروی انتظامی به عنوان بازوی نظام حکومت اسلامی، وظیفه خود می داند طبق قانون با مظاهر تهاجم فرهنگی مقابله کند اما ناشی گری نیروی انتظامی در این است که اکثریت خانواده های افسران نیروی انتظامی دارای حجاب قابل قبولی نیستند ثانیا برخورد نظامی و انتظامی مسئله حجاب را به مسئله سیاسی تبدیل می کند و مردم سعی می کنند با تشدید بدحجابی اعتراض مدنی(!) خود را به رخ بکشند.
4- بسیج؛ بسیج دارای پایگاه مردمی است و دارای بالاترین عضو در بین ارگان های مردمی است. اعضای پایگاه های بسیج داوطلبانه قدم در این عرصه می گذارند، بنابراین اقدامات آنها از طرف مردم، سیاسی (به معنای حزبی و قدرت طلبی) تلقی نمی شود. مسئولین بسیج تاکنون برنامه درخوری برای نهادینه کردن امر حجاب انجام نداده اند؛ جز اینکه در برخی مواقع در پازل برخی مسئولین جهت برخورد انتظامی با پدیده بدحجابی بازی کرده اند و مردم را در این زمینه نسبت به خود بدبین کرده اند.
5 و 6 و ...- مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه، شورای عالی انقلاب فرهنگی (این یکی از همه مهمتره)، شورای عالی امنیت ملی و سازمان ها و نهادهای دیگر را هم نمیشود از دایره مقصرین رواج بدحجابی بیرون گذاشت.
در آخر یادآور می شود رفته رفته ایران در حال تقسیم شدن به دو قسمت بدحجاب و با حجاب و تبدیل این تقسیم به عنوان یک سلیقه شخصی و نه دینی در جامعه است (یعنی سکولاریسم به صورت فرهنگ درمی آید). باحجابها می پذیرند که حجاب را خودشان دوست دارند؛ بنابراین اختلافی با خواهر بدحجاب خود ندارند چراکه او این گونه دوست ندارد. بنابراین امر به معروف و نهی از منکر مردمی در این زمینه در حال رنگ باختن است.
چاره کار فقط و فقط فرهنگی است و در دراز مدت اتفاق می افتد. اگر با چنگ و دندان مردم را با حجاب نگه داریم، روزی زنجیرها پاره می شود و مردم به سمت بدحجابی هجوم می برند.
البته مبارزه اطلاعاتی با کسانی که به صورت برنامه ریزی شده برای از بین بردن قبح بدحجابی در جامعه تلاش می کنند (کاری که در قم طی چند سال گذشته اتفاق افتاد و هیچگونه برخوردی نشد)، امر جداگانه ای است. امروزه به لطف تلاش شبانه روزی همین گروه ها قسمت اعظمی از مردم قم (حتی به تعداد انگشت شمار بین خانواده های طلاب) رو به بدحجابی زننده آورده اند و به نظر می رسد بازهم نیروی انتظامی نقش فعال و پررنگ اشتباهات شهرهایی مثل تهران را در قم تکرار خواهد کرد (یعنی مجبور خواهد شد تکرار کند).
حالا اینکه برخی از بزرگان از روی سادگی و فهم سطحی مسئله، رواج بدحجابی را به دلیل مخالفت مسئولین با برخورد انتظامی میدانند؛ به نظر می رسد نوعی فرافکنی باشد تا کم کاری و تقصیرات فراوان آنها به چشم نیاید. الله اعلم!
انسان همواره در حال ارتباط با خود، دیگران و جهان هستی در ذیل ارتباط با خداست. همه اندیشمندان ارتباطات این ارتباطات چهارگانه را در پارادایمهای غربی جستجو می کنند و ارتباطات اسلامی با همه عمق و گستره اش مظلوم و مهجور مانده است. این وبلاگ سعی می کند، با پارادایمهای اسلامی به دنبال ارتباطات برود.